نویسنده: حسین نیا
این چالش ها بگونه ای بوده است که عملا بعضی در این میان، فلسفه را بی ربط و بیگانه به علوم انسانی اجتماعی دانسته اند و بعضی دیگر گرچه مرتبط دانسته اند اما بر این اعتقادند که به هر صورت فلسفه علمی بشری است و ما نیاز به فلسفه ای داریم که از دل سنت و روایات بیرون آید؛ کانه روح فلسفه موجود با آنچه که ما در روایات شاهد آن هستیم سازگار نیست و آنچه را که ما در روایات و ادعیه میچشیم سنخش با فلسفه اسلامی زاویه دارد. دسته سومی این فلسفه موجود را اسلامی میدانند اما برای ورود به علوم انسانی آن را نیازمند به بعضی سر فصل ها و نیز تولید علوم جدید دیگری دانسته اند. دسته دیگری سعی داشته اند با همین فلسفه موجود تولیداتی داشته باشند که البته بخاطر کمبود عِدّه و عُدّه و نیز سرگردانی فراگیر ناشی از مستحدثه بودن مسئله چگونگی ورود فلسفه به علوم انسانی باید سالها منتظر بود تا شاهد یک کار وسیع و خوب و پخته از آنها باشیم.
در این میان ما با دسته پنجمی روبرو هستیم که تقریبا شبیه دسته چهارم هستند اما با یک فرق اساسی
ادامه مطلبنظام منطقنگارى فخر رازى/ احد فرامرز قراملکی
کتاب جدید پیتر آدامسون نشانۀ انقلاب در تاریخ فلسفه است
تأملاتی درباره تاریخ نگاری فلسفه اسلامی در ایران- بخش دوم-/حسن انصاری
فلسفه ,علوم ,انسانی ,اند ,دسته ,اسلامی ,علوم انسانی ,فلسفه موجود ,دانسته اند ,به علوم ,که ما
درباره این سایت